دست هایی که به فراموشی سپرده شدند
پارچه هایش متعلق به امروز و دیروز نیستند، دستمالهای زیبای شهر یزد از جاده ابریشم به تمام جهان فرستاده می شد و جایگاه این بافته های زیبا در یاد و خاطره نوستالژیک ما و شاید تمام ایرانیان غیر قابل انکار باشد. از شرق تا غرب، از هند گرفته تا شمالی ترین شهرهای دریای خزر از ترمه های بسیار زیادی که برای مردم کشمیر بافته می شد تا کارخانه های نساجی که در شمال ایران ساخته شده اند همه وامدار هنر صنعتگران یزدی بودند.
شعربافی سنتی (پارچه بافی در گویش یزدی ها) که با دستگاه قدیمی پارچه بافی بافته می شد، اکنون در یزد منسوخ شده است و حالا دیگر اکثر صنعتگران با ماشین صنعتی به کار بافندگی مشغول هستند. در این گزارش سعی داریم ضمن معرفی صنعت نساجی شهر یزد به چالش های آن نیز از منظر کارشناسان این صنعت بپردازیم. چرا که بسیاری از انواع پارچه های سنتی منسوخ شده و ترمه که یکی از محبوب ترین پارچه های یزد است امروزه دیگر جایگاه اصلی خود را در بازار ایران ندارد. اگر طراحان لباس و تولیدکنندگان به پارچه های سنتی ایرانی توجه بیشتری کرده و از آنها در طراحی های لباس استفاده کنند، یقیناً این امر موجب شناخت و کاربرد بیشتر پارچه های دستباف سنتی می شود. رسیدگی و کارشناسی این وضعیت دردناک پارچه بافی سنتی که جزئی از هنر و تمدن جامعه ماست، حمایت مسئولان مربوطه را نیز می طلبد که امید است هرچه زودتر فکری برای آن بشود.
زری بافی ها، در موزه ها پیدا می شوند
زری، نفیس ترین و افسانه ای ترین دست بافته منسوخ شده ایرانی است که در روزگار رونق و رواج خود شهرتی عالم گیر داشته و هم اکنون نمونه هایی از آن زینت بخش موزه ها و سایر مراکز هنری ایران و دیگر کشورهای جهان هستند. هرچند در تاریخ نساجی ایران زمان پیدایش زری ناپیداست، ولی به طور اجمال از تاریخ و کتب قدیمه چنین استنباط می شود که نخست در زمان هخامنشیان و سپس در زمان ساسانیان بافتن پرده ها و پارچه های زری رواج داشته وبرای تزئین کاخهای سلاطین و کلیساهای جهان به کار می رفته است. مرکز عمده زری بافی ایران در گذشته یزد بوده است و از این شهر به دیگر نقاط جهان صادر می شده است.
دندانی بافی ترکیبی ساده اما پرزحمت
دندانی یا گل خورد با جامه زرتشتیان یزد نیز شهرت دارد و در حال حاضر به این بافت اصیل کمتر توجه شده و دارای شیوه بافتی ظاهراً ساده اما پرزحمت می باشد و برای تولید آن ابتدا گره هایی کوچک در پارچه زده می شود و به همین جهت نقش اساسی و اصلی آن به صورت کلی ساده است، معمولاً در اطراف آن یک رشته گل های هفت رنگ نیز تولید می شود که دارای ۴ ترنج ۴ گوش به رنگ قهوه ای متمایل به سیاه در وسط و در میان ترنج نقوش مدور با شیوه دندانی و به رنگ سفید آجری بافته می شود و سرانجام در نوار قرمز و سیاه با حاشیه گلهای دندانی به صورت دایره هایی با خطوط حاشیه دار ، ترکیب ساده ولی دلنشین را تکمیل می کند. این رشته نیز در یزد منسوخ شده است.
دارایی بافی به روش ماشینی ادامه دارد
پارچه های دارایی که در سالهای گذشته در یزد تولید می گردید تماماً از ابریشم طبیعی بوده و از رنگهای سنتی و گیاهی نیز استفاده می شده ولی در حال حاضر از نخ ویسکوز برای تار و از ابریشم مصنوعی یا ویسکوز برای پود استفاده می شود .با نوع و شیوه بافت دارایی انواع پارچه جهت مصارف مختلفی همچون رولحافی، بقچه سوزنی و رومیزی تولید می شود. با استمرار این شیوه از سالها پیش و با پیاده نمودن طرحها و نقشه های بی شماری و با پیاده نمودن از ساده ترین تا پیچیده ترین و همچنین نقشهای هندسی این هنر ـ صنعت از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و هنوز هم از آن نام و نشانی به جاست. پارچه های دارایی را هیچ گاه مانند هم نمی توان یافت و هر کدام نرمی و مواجی ویژه و مخصوص به خود را دارد که آن را از انواع دیگر بافتهای رنگین و کلافه ای (باتیک) متمایز می سازد.
ترمه بافی یزد و قدمت تاریخی آن
پارچه ترمه به پارچه ظریف و لطیفی اطلاق می شود که از دو سری نخ تار و پود که با دست بافته شده باشد، به نحوی که پود در پشت پارچه به صورت آزاد و تراکم پودی آن زیاد باشد، جنس آن از کرک و پشم یا ابریشم با طرحهای اصیل و سنتی ایران است. نخستین مرحله بافت ترمه تهیه کردن مواد اولیه آن است. معمولاً ترمه را از پشم و ابریشم می بافند اما پشم سفید رایج ترین پشمی است که در بافت ترمه مورد استفاده قرار می گیرد زیرا می توان آن را با هر رنگی که دلخواه است رنگ آمیزی کرد. پشم ترمه باید مرغوب بوده و الیاف بلندی داشته باشد. نحوه آماده کردن، ریسیدن و رنگرزی کردن و بافت پشم در قرن ۱۶ میلادی در ایران پیشرفت زیادی کرد. دوره شاه عباس صفوی را می توان دوران اوج و شکوفایی صنعت ترمه بافی عنوان کرد. ترمه انواع مختلفی دارد: ۱- ترمه چارقدی ۲- ترمه شال راه راه ۳- ترمه اتابکی ۴- ترمه شال بندی ۵- ترمه شال محرمات ۶- ترمه کشمیری ۷- ترمه زمردی ۸- ترمه امیری ۹- ترمه یزدی.
مردم فرق ترمه دستباف و ماشینی را نمی دانند
چندی پیش گفت و گویی از وحید ابوالحسنیان، یکی از تولیدکنندگان”ترمه” به روش سنتی در سایت هنرآنلاین خواندیم که او با ابراز نگرانی از وضعیت تولید و فروش این پارچه گفته بود: “ترمه به عنوان یکی از مهمترین و زیباترین پارچههای سنتی ایران شناخته میشود که از دوره قاجار تا امروز در فرهنگ این مرز و بوم حضور دارد اما متاسفانه هنوز جایگاه خود را در داخل کشور نیافته است به نحوی که کشورهای دیگر ارزش بیشتری برای این پارچه قائل هستند. ”
او معتقد بود: “با اینکه ترمه پارچه سنتی این کشور است اما هنوز مردم ایران آن را نمیشناسند و بین ترمه دستباف و ماشینی نمیتوانند تفاوت قائل شوند. بین ترمه دستباف و ماشینی تفاوت فاحشی وجود دارد. در واقع به خاطر همین تفاوتها هم هست که کشورهای دیگر استقبال بیشتری از این پارچه می کنند. در بافت ترمه دستباف از الیاف و رنگ کاملا طبیعی استفاده میشود در حالی که برای بافت پارچه ترمه ماشینی این مساله کاملا بالعکس است. این در حالی است که کشورهای دیگر به سمت مواد طبیعی تمایل بیشتری نشان میدهند.”
این تولیدکننده با بیان اینکه به دلیل بالا بودن قیمت تمام شده این پارچه، بازار داخلی جایگاهی برای آن نشان نمیدهد و تنها در بخش صادرات روزنههای امیدی وجود دارد، توصیه کرده بود: “استفاده طراحان از پارچههای اصیل ایرانی برای طراحی لباسهای داخلی میتواند تاثیر مهمی در بازاریابی این عرصه داشته باشد. خود من در نخستین جشنواره مد و لباس طرحهایم را با ترمه ارائه کردم که استقبال بسیار خوبی از آن شد. این امر نشان میدهد که ترمه میتواند جایگاه خوبی در کشور داشته باشد اما این منوط به ارزشگذاری دولت و مسئولان است. من سعی کردم ترمه را پس از سالها زنده کنم و در یک کارگاه کوچک به کار بپردازم اما متاسفانه هیچ حمایتی در این عرصه از من نشد. البته منظور من از حمایت بحث مالی نیست بلکه ارزش گزاری و نگاه معنوی برای من مهمتر است.
ترمه های یزد را دریابید که دیگر دستباف و ایرانی نیستند
به همین دلیل به سراغ یکی از کارشناسان پارچه بافی در شهر یزد رفتیم تا نظر او را درباره این موضوع و چرایی وضعیت پارچه بافی در شهر یزد جویا شویم. محمدرضا خجسته، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و رئیس دانشکده هنر و معماری یزد است که ما او را به سختی و توسط یکی از دانشجویانش در شهر یزد پیدا کردیم. به سراغ او رفتیم تا از قدمت صنعت نساجی و پارچه بافی شهر یزد برایمان بگوید. او هم که از وضعیت فعلی پارچه بافی یزد گلایه داشت، معتقد بود پرداختن به موضوع صنعت نساجی ملی، باعث احیای این صنعت مهم در یزد خواهد شد.
شعربافی همان پارچه بافی یزدی است
۱۸۰۰ سال از قدمت واقعی شهر یزد می گذرد. نوادگان بهرام گور سازندگان شهر یزد هستند. اولین گامی که مردم یزد در زمینه نساجی برداشتند بر می گردد به دوره سلجوقیان و با بافندگی نخ و پارچه این کار را اغاز کردند. در ابتدا با پنبه و پشم و بعدا به علت مجاورت با جاده ابریشم، با ابریشم پارچه بافی می کردند. به همین دلیل هم یزدی ها به مجموع مشاغل نساجی سنتی یزد از قبیل دارایی بافی، احرامی بافی، ترمه بافی و غیره را که به وسیله دستگاه سنتی بافندگی بافته می شود را شعربافی (ابریشم بافی) می گویند. در قدیم شغل اکثر مردم یزد شعربافی یا مشاغلی در رابطه با آن مثل نخ ریسی، رنگرزی و تهیه ابریشم بوده است.
تقابل پارچه بافی سنتی و ماشینی
وضعیت فعلی نساجی شهر یزد درگیر مسئله پارچه بافی سنتی و ماشینی است. چرا که انتقال پارچه بافی سنتی به ماشینی انتقالی نرم و عاقلانه نبوده بلکه با ناآگاهی صنایع قدرتمند سنتی با صنعت ماشینی مواجه شدند و دو مشکل را ایجاد کردند: یکی اینکه ناآگاهانه صنعت نساجی دستی و سنتی را عقب زدند و دیگری با تولید اضافی بازار صنایع دستباف را خراب کردند. چراکه تولید پارچه های دستباف گران تر است و در نتیجه مشتری آن کمتر می شود. طبیعتاً در این وضعیت پایداری بازار این محصولات را مختل می کند.
ترمه هایی که متعلق به ما نیستند
مکانیزم بافت ترمه خیلی پیچیده است. حتی سرعت تولید آن با ماشین هم خیلی کند است. چون ترمه تجملاتی تر است و مواد اولیه قابل توجهی هم دارد در نتیجه خواهان بیشتری دارد. اما در حال حاضر ۳۵ سال است که ترمه ها به شکل ماشینی تولید می شوند. البته به جز اندک کارگاه هایی که هنوز به شکل دستباف کار می کنند. ترمه را با مدرن ترین ابزار روز تولید می کنند و این جای تاسف دارد، چون این دیگر متعلق به ما نیست. با دستگاه های فرانسوی و آلمانی بافته می شود و دیگر آن لطافت و زیبایی گذشته را ندارد. اگر فکری به حال این صنعت نشود ترمه بافی سنتی کاملا منسوخ می شود.
اراده ای ملی برای حفظ صنایع دستباف وجود ندارد
یکی دیگر از صنایع قابل توجه یزد دارایی بافی است. رمضان رضایی آخرین نسل بافت دارایی است که در کارگاه کوچکی هنوز به این کار ادامه می دهد. کیفیت پارچه های دستباف اصلا قابل مقایسه با ماشینی نیست. چون در بافت سنتی و دستی نخها قبل از بافت رنگ می شوند. اول طرح روی نخ طراحی شده، بعد از آن بافته می شوند. اگر قرار باشد صنایع دستی را با رنگ های شیمیایی ببافیم که دیگر ارزشی ندارد. متاسفانه اراده ای ملی برای حفظ صنایع دستباف وجود ندارد. من معتقدم اگر صنایع دستی بر اساس هویت اصیل خودش احیا شود از لحاظ کیفیت و بافت ارزشش چند برابر پارچه های ماشینی است. باید صنایع دستی احیا شوند، چون هویت صنعت نساجی ما را می سازد و بدون حمایت دولت این کار محقق نمی شود.
ما یزدی ها به قدمت ۸۰۰ ساله صنایع دستیمان افتخار می کنیم چون بخشی از هویت ماست. صنایع دستی مثل انرژی هسته ای حق ماست، پس باید کاری برای احیای آن بکنیم. البته ناگفته نماند فرشبافی و ریسندگی با تکنولوژی ها توسعه زیادی پیدا کرده و بالاترین آمار تولید پارچه را در کشور یزد دارد.
درآمد پارچه بافی سنتی با میزان تلاش صنعتگر برابر نیست
دکتر فرهاد خسروی، پژوهشگر پارچههای سنتی تا حدودی علت عدم رغبت افراد به پارچه بافی سنتی را این طور پاسخ داد: ” مساله درآمد را یکی از عمدهترین دلایل عدم ادامه پارچهبافی سنتی می دانم، چرا که مواد اولیه کارهای سنتی به سختی تهیه میشوند. میزان تلاش یک صنعتگر سنتی با درآمد آن یکسان نیست به همین خاطر افراد جذب بازار کار این عرصه نمیشوند و ما شاهد منسوخ شدن این پارچه ها هستیم.”
او به ارتباط دانشجویان و صنعتگران سنتی انتقاد دارد و معتقد است: “متولی علم در کشور وزارت علوم است اما متولی صنعتگری و کارهای سنتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است. به دلیل کمرنگ بودن ارتباط بین این دو با یکدیگر فضای کاری بین افراد تحصیلکرده با تلاشگران سنتی این عرصه نیز کمرنگ است.”
این پژوهشگر مساله درآمد را یکی از عمدهترین دلایل عدم ادامه روند پارچهبافی سنتی می داند و توضیح می دهد: “افراد با درآمدهای دیگر بهتر میتوانند پیش بروند، ضمن اینکه مواد اولیه کارهای سنتی نیز به سختی تهیه میشود و البته بازار کار این عرصه محدود است و خریداران آن نیز خاص هستند.”
نقل از سایت http://www.eshraqmag.com
پاسخ دهید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.